ممه خوردن با انگشت تو کونش میکنه سوراخ کونش واقعا تنگه کون بزرگ و توپول اماده گایش
ممه خوردن ساندرا استار مشتاق است تا به شریک لعنتی خود مکس دسترسی کامل به بدن باورنکردنی و سینه های بزرگ و بزرگش بدهد. ساندرا میخواهد دیک خود را بمکد، اما مکس ابتدا میخواهد سینههای بزرگ و بیدمشک تراشیده ساندرا را به گونهای از لبهایی که به حق سزاوار آن هستند، ارائه دهد. ساندرا با رسیدن به آرزوی او، جسد او را می پرستد و گلوی او را پر می کند. او به پشت روی کاناپه دراز می کشد و عقاب را پهن می کند و آماده است که او را فاک کنند. مکس به آرامی گوشتش را به بیدمشک خیس و سفت ساندرا می چسباند. هوتی آلمانی نفس میکشد و وقتی خروس توپهایی را تا اعماق او فرو میکند، نفسهایش تندتر میشود.
تو یه خونه آپارتمانی زندگی میکردیم که 4 طبقه داشت. تو طبقه چهارم یه خونواده زندگی ممه خوردن می کردن من از همون اولش که اینا اومدن اینجا به زنی که تو اون خونه بود علاقه پیدا کردم.
معذب بودم اما هیچ تلاشی واسه پنهون کردن بدنم نکردم. اون مردم بود. باید ازم لذت میبرد. همونجا تصمیم گرفتم هرکاری برای لذت بردنش انجام بدم.
جلو رفتم و زل زدم تو چشماش. همزمان شروع کردم به باز کردن دکمه های لباسش. دستش رو حلقه کرد دور گردنم و لبم رو کشید تو لباش. آروم و ملایم میبوسیدم.
منم شروع کردم به همکاری. سرم رو بردم کنار گوشش و گفتم دوستت دارم ممه گنده ممه خوردن . زیر گلوش رو بوسیدم و خودم رو چسبیدم به تن لختش.
یه نفس عمیق کشید و منو برد به طرف کاناپه. نشوندم لبه مبل و خودش زانو زد جلوم. سرش رو آورد به سمت گردنم و شروع کرد به خوردنش.
خودم رو کشیدم جلوتر و پاهام رو حلقه کردم دور کمرش. آروم رفت سمت سینه هام ممه خوردن. زبونش که خورد به نوک سینه ام سرش رو فشار دادم و به سینه ام و مجبورش کردم بخوردش.
سینه کوچیکم رو کرد تو دهنش. با دستش هم اون یکی رو میمالید. حلقه پاهام رو تنگتر کردم. یه گاز کوچیک از سینه ام گرفت که آهم رو درآورد.
سرش رو برد بین پاهام. برخلاف تصمیمی که گرفته بودم، خجالت کشیدم و پاهام رو جمع کردم.
یه زنه حدودا 28-30 ساله که یه اندام سکسی داشت که هر مردی رو حشری میکرد
خیلی دوست داشتم باهاش رابطه داشته باشم ولی امکانش نبود. به خونه ما زیاد رفت و آمد داشت و با مامانم زیاد گرم می گرفت.
یه بار تو صحبتاشون فهمیدم که برنامه نویسی نت بلده خانوم ممه گنده. منم هی به مامانم میگفتم که میخوام برم کلاس و یاد بگیرم.
بعد یه مدت که مامانم دید جدی میگم این حرفارو بهم گفت خانوم…. بلده و بذار بهش بگم ببینم چی میگه!
ممه گنده با انگشت تو کونش میکنه سوراخ کونش واقعا تنگه کون بزرگ و توپول اماده گایش Desi Girl
منم گفتم نه بابا ولش کن و از اینجور تعارفها خانوم ممه گنده
بالاخره مامانم با خانوم… حرف زد و قرار شد من هفته ای 2 بار برم پیشش و یاد بگیرم. از اون روز به بعد کار من شده بود اینکه تو تنهایی فکر کنم و جق بزنم خانوم .
(از این به بعد به جای خانوم … میگم مریم) بعد یکی دو هفته ممه گنده باهاش راحت تر شده بودم قبلا هم که میرفتم روسری سر نمیکرد ولی یه مانتو میپوشید که.
مثلا خودشو ازم بپوشونه منم که از هر موقعیتی واسه دید زدنش استفاده میکردم. بهش گفتم مریم خانوم شما راحت باشین فکر کنم تو مانتو پوشیدن براتون سخت باشه. اونم گفت آره ولی چیکار کنم دیگه زشته.
گفتم نه بابا چه زشتی داره شما راحت باشین اگه به خاطر من شما ناراحت باشین من اصلا کلاس نمیام
دیگه ترکوندم از جلسات بعدی دیگه مانتو نمی پوشید و با یه بولیز دامن جلوم میگشت. سینه هاش خیلی گنده بودن و وقتی راه میرفت قشنگ تکون میخوردن منم که همیشه حشری .
تا اینارو میدیدم شق میکردم خانوم ممه گنده. خلاصه گذشت و گذشت تا من خیلی دیگه با این مریم خانوم راحت شده بودم.
اسمم امید الان 29 سال سن دارم 183 قدمه
بالایه 90 زنمه من تو یکی از روستاهای شهر اردبیل زندگی میکنم تقریبا 5-6سال قبل عاشق یه دختری بودم که به زور تونسته بودم شماره بدمو باهم دوست بشیم.
وصدرصدر برایه ازدواج بود تا اینکه دانشگاه پیام نور اردبیل قبول شد رفت دانشگاه یه سال بعد باهام سنگین شده بودوبایه پسر دیگه دوست بودو باهاش .
عروسی کرد من دلم خیلی شکست دروغ نباشه خیلی هم گریه کردم ومن یه دوستی داشتم ولان هم دارم به اسم محسن سه تاداداشن خواهر ندارن بزرگه .
سبحان دوسه سال از من بزرگه وحدود10 سال پیش با دختر خالش ازدواج کردو وجدا زندگی میکنه برادر کوچکش حسام اول راهنمایی خانوم ممه گنده.
محسن یه سال از من کوچکه واما لیلا خانم مادرشون 52یا53سالشهپدرشون هم چند سال قبل تراکتورو چپ کرد
مرد زیاد از داستانمون دور نشیم اون موقع که پدرشون مرده بود خیلی دلم براشون می سوخت مخصوصا به حال خاله لیلا بعد ها همه چیز عادی شد وبعد چن سال.
محسن رفت تهران تو مغازه فامیلشون کار میکرد آدرسشو هم برام فرستاده بود هم میگفت پولش زیاده وهم اینکه خیلی حال میکنه اونجا مغازه.
فامیلشون تو منطقه 6تهران بود خیابان کارگر شمالی دورو ور کوی دانشگاه فنی این آقا محسن از مغازه واسه مشتریاشون دم درشون جنس می برده.
و ناکس خودش می گفت خیلی با مشتریا لاس میزنه حتی خانمهایه سن بالا ،خلاصه از مادرش بگم واقعا زن درشت اندامی بود کونش بزرگ ممه هاش هم بزرگ بود وواقعا زن قوی خانوم ممه گنده.
گونی گندمو جابجا کنم یه روز گذشته بود که من گفتن منم رفتم ولی بلا فاصله نبود چون فکر دیگه ای تا اون
موقع در موردش نداشتم هم همسایمون بود هم مادر دوستم بود جز به چشم خاله بهش نگاه نکرده بودم فقط اون موقع که شوهرش مرده بود با خودم میگفتم.
خاله لیلای زن قوی هیکل بدون کیر چکارمیکه و یادمه یه روز که راهنمایی بودیم توحیاطشون بازی می کردیم خاله لیلا تو تشت رخت میشست.
که پیراهنش از دامنش فاصله گرفته بود ومنم خیره شده بودم بهش که برگشت خانوم ممه گنده
منو دید گفت چطوره من خجالت کشیدم و با یه دستش آب پر کف داخل تشتو انداخت رو صورتمو
بلندبلند خندید ببخشید من از اصل موضوع خارج میشم رفتم خونشون بهم گفت امید دیگه بزرگ شدی بعد رفتن محسن دیگه بهم سر نمیزنی.
فکرمیکنی کار گردنت بیافته گفتم خاله این چه حرفیه من نوکرتونم شما چیزی خاستین من نه گفتم یه باره گفت اره نوکرم باشی خوبه.
بعد من تو دلم گفتم من تعارف کردم ببین چه پرو میگه نوکرمی بعدبهم گفت کمک کن اینا رو جابجا کنیم وکمی از محسن حرف زدیم وگفت خبر دارم خیلی بهش خوش میگذره مثل تو که .
نیست به خاطر اون دختره گریه کنه من باز تودلم گفتم مثل اینکه این امروز مدام خانوم ممه گنده
باید منو خراب کنه بعد گفتم مگه بدبود دیگه بهم نیومد روبه رو وایستاده بود یواش زد تو سرم گفت خاک تو سرت الان محسن توکون.
زنا میزاره تو چی من دیگه کپ کردم یعنی چی این حرفاچشام گرد شددستوبرد کیرم گرفت گفت ببینمش کیر منم نیم خیز بود چیزی رو که.
می دیدمو باور نمی کردم حرفم نمیزدم گفت کیر خرتو شق کن ببینم تو اگه مردی یه جورکیرتو بکن تو کسم که نتونم گوزمو نگه دارم بدون معطلی از جلو چسبیدم.
بهش گفت کیرت اگه تا وسط شکمم نره باهات کار دارم یه جور میخوردمش که هیچ چی.
نمی فهمدم بوش من مست کرد بود داز کشید زمین به شکم من روش یه جور خانوم ممه گنده
رفتم داخل پاهاش وکونش که انگار پرس شدم روش صورتش تو دهنم بودگفت نه یه چیزایی بلدی اونقدر شهوتم زیا بود که ولش نمی.
کردم خودشو زیرم تکون میداد ونفساش خیلی تندو بریده بریده گفت ندید پدید حالا ولم کن آبم ریخت توشلوارم ولی خیلی خیلی زیاد بود.
یواش یواش ولش کردم برگشت گفت کاش اون دخترو میگرفتی وجلو من کوس اونو خونی میکردی من نگاه میکردم گفت کیرت درار ببینم.
باور کنید کیرم نتنها شل نشده بود بلکه عین سنگ شده بود فقط خایه هام یکمی خانوم ممه گنده.
درد میکردشلوارم کشیدم پایین آبم که دید گفت چقدر آب داری جق هم نم زنی گفتم نه گفت
بر خودتو تمیز کن ازاین به بعد باید توتخت خواب باهام باشی من از اون موقع با خاله لیلا حال میکنم وعاشق زنهایه سن بالا هستم.
وباهم در مورد زنایه روستا صحت میکنیم از کوس وکونشون وخاله لیلا حرف تمام زنا رو تلفنی بهم میگه حتی سکس باشوهراشونو.
که به هم تعریف میکنن رو بهم میگه خانوم ممه گنده سکس با مامان دوستم لیلا خانوم کون گنده Desi Girl از اون موقع خیلی حال .
میکنم اگه وقت کنم سکمو باهاش مینویسم که هر دومون لخت تا صبح کردمش وبعد زدم بیرون خانوم ممه گنده.
سکس کردی گاییدن سکس کارتونی سکس زوری سکس خفن پورن استار داستان شهوانی سکس با خاله کون گنده داستانهای سکسی
shahvani.com
SENSUAL BLONDE ANGEL SANDRA STAR IS ENJOYING HARD PENETRATION SO MUCH
Busty babe Sandra Star handcuffs boyfriend gets her big tits fucked hard