سکس کردی البته کونش از اون طاقچه ای بود که من خیلی دوست دارم
سکس کردی هارمونی واندر نوجوان عینکی میخواهد دوست پسرش در اتاق خواب با او صحبت کند، اما او ترجیح میدهد بازیهای تختهای انجام دهد، بنابراین او به جای آن به دنبال پدر بدجنس خود، مارکوس دوپری، میرود. مارکوس به این پوره خجالتی همان چیزی را که می خواهد می دهد: رابطه جنسی خشن فراوان! در حالی که مارکوس صورت و بیدمشکش را لعنت میکند، هارمونی از او میخواهد که او را خفه کند، به صورتش سیلی بزند و موهایش را بکشد، و او به شدت روی آن خروس بزرگ ارگاسم میکند، حالا که بالاخره به چیزی که نیاز دارد میرسد. “من می خواهم تقدیرم را از روی عینک لیس بزنم!” او التماس میکند سکس کردی ، بنابراین مارکوس تمام صورت زیبایش را میچرخاند تا بتواند این کار را انجام دهد.
تو ماشین نشستیم تا شهریار با هاش رفتم . خلاصه مخشو زدم گفتم عاشقت شدم. و حسابی مالودمش و دستم رفت تو شورتش و چشماش یک حالت خاصی شده بود.
برای اینکه تابلو نشه کاپشنمو گذاشتم روی پاش تا دستم معلوم نشه راننده از اون بیقا بود یعنی اولیش رو ادمین گذاشت و اون یکی رو امتیازای شما خوانندگان عزیز.
خوشحالم که قلمم رو دوست دارین… این اتفاق بهم انگیزه داد برای نوشتن، پس میریم که سکس کردی داشته باشیمیه نیم چرخ زدم و دوباره تو آینه مشغول وارسی خودم شدم.
موهام و ابروهام رو همین امروز قهوه ای شکلاتی تیره کرده بودم. یه سایه طلایی پررنگ نشونده بودم پشت پلکم و یه خط چشم باریک مشکی که حسابی به چشمام حالت میداد.
رژگونه طلایی مات و رژ لب آجری با یه تاپ پشت گردنی آجری و یه شلوار غواصی مشکی. مانتوم رو پوشیدم و از خونه زدم بیرون. آژانس دم در منتظرم بود.
مقصدم یه باغ بود تو لواسون. امروز مراسم عقد بهترین دوستم بود. وارد باغ که شدم متوجه شدم کل مهمونا 50 نفر هم نمیشن. مراسم گرم و خودمونی بود.
سکس کردی وقتی دیدمش پوست ای داره و قیافه خیلی نازی
بعد از این ماجرا 2 هفته بعد خرش کردم بزور آوردمش خونه به بهانه اینکه مجسمه سازم بیا مجسمه ها را ببین
چقدر خوشحال بودم که سودابه (دوستم) شش تا برادر داره و همه هم جوون و خوش تیپ. دلم شیطونی میخواست. از همون اول با یکیشون تریپ برداشتم.
از شاباش دادن بهم موقع رقص بگیر تا وقت برگشتن سوار ماشینش شدن و شماره رد و بدل کردن. به سال نکشید که برای بار دوم به اون باغ رفتم و اینبار برای مراسم عقد خودم و سیامک.
تو مدت کوتاهی به هم وابسته شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم. یه لباس که دامنش سکس کردی مدل ماهی بود به رنگ نباتی تن کردم. چیزی از لباس عروس کم نداشت.
یه ارایش کلاسیک هم تیپم رو تکمیل میکرد. دختر قشنگی بودم اما اون لباس و اون آرایش ازم یه چیز دیگه ساخته بود. توی این یه سال تنها شیطونیمون لب بازی بود.
اونم خیلی کوتاه. اما سیامک واسه اون شب ویلای باغ رو هم اجاره کرده بود. زیر گوشم گفت امشب امونت نمیدم نیکا خانوم.
زیر زیرکی خندیدم و گفتم اما اصل کاری بمونه واسه خونه خودمون مثل بچه های سرتق سرشو انداخت بالا و گفت به همین خیال باش.
دلم واسه شب بی تاب بود. خیلی وقتا هوس بغل کردنش، لمس کردنش، آرامش آغوشش… به دلم می افتاد اما همیشه سرکوبش میکردم.
اما امشب دیگه دلیلی برای سرکوب نبود. امشب شب ما بود… پایان شب رو کنار همدیگه رقصیدیم و از عشق گفتیم و برا آینده نقشه ریختیم.
خودم کاملا لخت شدم و کیرم را گذاشتم زیر شورتش سکس کردی
مهمونا که دسته دسته خداحافظی کردن تاپ تاپ قلب ما هم بیشتر شد. نگاهای پرشور سیامک داغم میکرد. بالاخره همه رفتن و من موندم و باغ و سیامک.
یه باغ با درختای بلند و هوایی که اون وقت سال آروم و خنک بود. دست هم رو گرفتیم و شروع کردیم به قدم زدن.
به ته باغ که رسیدیم از شدت تعجب و هیجان میخواستم جیغ بکشم. سیامک دور تا دور آلاچیق کوچیک ته باغ رو با دیوار آماده پوشونده بود.
طوریکه از بیرون اصلا دید نداشت. وارد آلاچیق شدیم. یه کاناپه بزرگ، سکس کردی یه تاپ ننویی که بسته شده بود به درختای توی آلاچیق نظرم رو جلب کرد.
همینطوری که محو تماشای اونا بودم دستای سیامک رو روی کمرم حس کردم. ناخودآگاه بدنم سفت شد. دستش رفت به سمت زیپ لباسم و کشیدش پایین.
با باز شدن زیپ لباس دکلته ام سرخورد و افتاد پایین. من موندم و یه شورت توری سفید با یه جفت صندل برم گردوند سمت خودش. یه کم عقب رفت و نگاهم کرد. از سر تا نوک پا.
از من قول گرفت بهش دست نزنم.ولی دوستان همه می دونیم دختری که بیاد خونه خودش می دونه سند دادنش امضا شده.میگفت تا حالا با کسی سکس نداشته سکس کردی.
یکدفعه انگاری پردش پاره شده باشه جیغی زد سکس کردی
وقتی 1 ساعت با هاش صحبت کردم راضی شد فقط پیرهنشو در بیاره.دستم بردم زیر سینه اش حسابی مالوندم و آرام آرام نوک سینه هاش سخ شده بود خوردم.بزور شلوارشو از پاش در آوردم.
هی بالا و پائین کردم دیدم صداش در آومده. شورتش که در آوردم قسم می خورد تا حالا با کسی سکس نداشته راست می گفت از یک نشونه فهمیدم.
آنهم اینکه وقتی یک مشت کرم به سر کیرم زدم بزور تو سوراخ کونش میرفت و گریه اش گرفته بود.
من ترسیدم کشیدم بیرون دیدم دور سوراخ کونش ترک برداشته داره مقداری خون میادبه روش نیاوردم و به کارم ادادمه دادم.
خیلی حال میداد از تنگی کونش و بعد کشیدم بیرون و آبمم را ریختم پشت کمرش سکس کردی.بعد از این زود لباساشو پوشید و با عصبانیت گفت منو بدبخت کردی چه جوری نماز بخونم .
دیگه دوست ندارم ببینمت.من کلی رو مخش کار کردم ولی بیهوده بود تا 2 هفته زنگ نزد
یادمه درست 26 بهمن بهم زنگ زد که هنوز تو دفترچه خاطراتم یادادشت کردم. گفت چرا با من سکس کردی و از اینجور حرف هائی که دختره می زنن.
ولی چیزی گفت من شاخ در آوردم گفت می خوام اتاقتو ببینم. فقط همین دست به من دیگه نمی زنی. نمی دونم چرا دخترها اینجوری هستند اصلا نباید بهشون بگی می خوام با هات سکس کن.
خلاصه 2 سال با هاش بودم و این شهوت لعنتی اجازه نمیداد به همین قانع بشیم
دائم سر کیرم را گه گاهی به دهانه کسش فرو میکردم و با دستاش اجازه دخول بیشتر را نمیداد.یک روز خر شدم گفتم برو دکتر شاید حلقوی باشی .
جفتمون تو سکس به وابسته بودیم. به جان مادرم قسم قصد ازدواج با هاش داشتم که حادثه ای همه چیز را بر باد داد سکس کردی.
گفت رفتم دکتر زنان آزمایش کرد گفت حلقوی هستی ولی از نوع ارتجاعی سکس کردی
ما هم که از خدا خواسته زدیم توش. ولی ای وای دروغ گفته بود تا کیرم را چند بار بالا و پائین کردم از کسش قدری خون اومد.
و پردش پاره شد از زمانی که پاره شد من را ول کرد ورفت پسر بازی.ما می موندیم و عشق همراه با خاطراتش سکس کردی.
به دختره میگه کسرم توشه ایرانی سکس کردی وقتی دیدمش پوست سبزه ای داره و قیافه خیلی نازی و هیکلش هم روی فرم بود.
گاییدن سکس کارتونی سکس زوری سکس خفن پورن استار داستان شهوانی سکس با خاله کون گنده داستانهای سکسی سکس در اتوبوس
NERDY TEEN IN KNEE HIGHS, HARMONY WONDER, GETS DEGRADED ON CAM
persian middle man deepthroting a hooker and fuck her