سکس قدیمی جیانا گری و ایکسلاینا ماری از چهار بازی سخت لذت میبرند
سکس قدیمی اگر سه خانواده هر کدام یک عضو را برای ایجاد یک خانواده جدید کمک کنند چه اتفاقی می افتد؟ در این قسمت از مبادله خانوادگی، این یک فصل ترسناک است و Xxlayna Marie و مادر مبادله اش جیانا گری واقعاً وارد روحیه ترسناک می شوند. آنها با پدر ویل پاوندر و برادر کودی استیل تماس می گیرند تا بپرسند سکس قدیمی آیا قبلاً از تخته روح استفاده کرده اند یا خیر. پسرها شک دارند، اما دخترها آنها را تشویق می کنند که بازی کنند. آنها می پرسند که با چه نوع روحی صحبت می کنند و متوجه می شوند که این یک موجود جنسی است. این امر Xxlayna را وادار میکند تا رویایی را در مورد رویای ترسناکی که دیده به اشتراک بگذارد تا آنها بتوانند سؤالات دیگری از روح بپرسند. با سوسو زدن چراغها، اوضاع فوقالعاده وحشتناک میشود. نکته بعدی که Xxlayna و gianna میدانند، لباسهایشان دستکاری شده است، بنابراین دخترانشان آویزان است! کدی سعی می کند عقب نشینی کند، اما سپس خروس او به طور مرموزی از شلوارش بیرون می زند. دیک ویل نفر بعدی است که ظاهر می شود. دخترها نگاهی رد و بدل میکنند و متوجه میشوند که هر دو به خانواده مبادله خوب خود علاقهمند هستند، پس چرا بهترین سکس قدیمی استفاده را از آن نکنند؟ gianna ویل را در دست و دهان می گیرد، در حالی که Xxlayna همان کار را برای کدی انجام می دهد که آنها یک جشن فاک خانوادگی مبادله جن زده را آغاز می کنند. جیانا در حالت دختر گاوچران معکوس از خروس ویل بالا می رود در حالی که Xxlayna موقعیت را روی کدی منعکس می کند. سپس Xxlayna به زانو در می آید تا کدی بتواند او را از پشت بکوبد در حالی که ویل همین کار را برای جیانا انجام می دهد. دخترها شرکای خود را با هم عوض می کنند تا ویل بتواند Xxlayna را در حالی که به پشت دراز می کشد به جای او لعنت کند و کدی بتواند آن را به مادر بزرگش که لقمه بزرگش را عوض می کند بدهد. این بچه ها هر کدام شریک زندگی خود را با یک کیک خامه ای بزرگ پر می کنند، که امیدواریم روحیه جنسی خانه مبادله را آرام کند.ولی باورش سکس قدیمی نمیشد انقدر زود اومده باشم، گفتم میخوای جبران کنم و دستمو گذاشتم بین پاهاشو شروع کردم به مالیدن، تو حال خودش نبود.
که یکی از بچه ها داشت میومد و خودمونو جمع کردیمتو مسیر برگشت بهش گفتم، میخوای امشب بیا خونمون تا ادامش بدیم، اونم بدش نیومده بود انگار و شب اومد خونمون.
بعد خوردن شام، رفتیم تو اتاق من، مادرم براش تشک پهن کرد کنار تختم و گرفتیم خوابیدیم، یه نیمساعتی که گذشته بود و مطمئن شدم بقیه خوابن.
رفتم پایینو کنارش، شروع کردیم به لب گرفتن، با دستام داشتم سینه هاش رو میمالیدم، سکس قدیمی سینه هاش نسبت به من خیلی کوچیک تر بود.
انقدر خودم رو مالیده بودم که واقعا سایز من قابل مقایسه با اون نبود، تاپ و شلوارکشو در اوردم و شروع کردم به خوردن نوک سینه هاش و مالوندنشون.
کم کم رفتم پایین و شروع کردم به لیسیدن کسش، چند دقیقه ای خوردم و بعد شروع کردم به مالیدنش، دستام دیگه درد گرفته بود.
با اینکه از قیافش معلوم بود داره حال میکنه سکس قدیمی ولی هنوز نزدیک ارضا هم نبود، چند دقیقه ی دیگه ادامه دادم تا بلاخره ارضا شد.
با دیدن ارضا شدنش و صدای نفس هاش موقعی که داشتم میمالیدمش خودمم کلی تحریک شده بودم، لباسامو در اوردم و جفتمون با بدن لخت بهم چسبیدیم.
باز همدیگرو بوسیدیم و اینبار اون شروع کرد به مالیدن سینه هام و خوردنشون، کم کم رفت پایینو شروع کردن به خوردن کسم.
چند تا لیس کافی بود تا سرشو محکم بچسبونمش به کسم و ارضا شم، میخواست بیاد بالا که گفتم ادامه بده و شروع کرد به مالیدن.
کسم و باز ارضا شدمرابطمون کم و بیش همین شکلی ادامه داشت، تا اینکه حدود یک سال بعد پریسا با یه مرده دوست شد و بعد یه مدت اینا هم جفتشون زده بودن بالا.
و فقط واسه هم دیگه میخوردن و میمالیدن سکس قدیمی ،یه روز پریسا بهم گفت که میخواد کون بده بهش و مشورت میخواست ازم.
راستش من با این حجم از حشریت هم یه بار یه غلط گیر رو تو کونم کردم که نه تنها درد داشت، لذتی هم نداشت واسه همین دیگه امتحان نکرده بودشب بود که.
زنگ زد امشب میشه بیام خونتون، اومد وقتی اومد تو اتاق دیدم داره لنگ میزنه، گفتم پس خوب کونت گذاشته گفت خفه شه و واسم تعریف کرد.
بلاخره مرده و خودش به نتیجه رسیدن همون در حد لاپایی بمونه رابطشونیک ماه گذشته بود که ما خونمون خالی شد و اینا مکان نداشتن.
نداشتم و حس شهوتم بالا نمی اومد اون شروع کرد به لب گرفتن و با دستش
ازم خواست که بیان خونمون، منم گفتم بیاین سکس قدیمی اومدن، ما هم خونمون ویلایی بود واسه اینکه معذب نشن، البته منظورم پسرس .
رفتم تو حیاط تو الاچیق نشستم و کتاب داشتم میخوندم، که یهو یه داد بلند شنیدم، ترسیدم گفتم چی شده، رفتم سمت در که برم تو خونه که نگاهم به پنجره اتاقم افتاد.
دیدم مرده داگ استایل داره پریسا رو میکنه، پشمام ریخته بوداز یه طرف شوک شده بودم، از یه طرف برام جالب بود دادن دوست صمیمیمو ببینم.
از طرف دیگه هم تحریک کننده بود، اومدم برم کنار پنجره که هم دید بهتری داشته باشم، هم اونا منو از اون زاویه نبینن که دیدم کیرشو.
در اورد و احتمالا ابشو ریخت رو تخت، نمیدونستم عصبانی باشم یا اصلا چیکار کنم سکس قدیمی، و اینکه رفتم دوباره تو الاچیقو منتظر بودم که بیان بیرون.
مرده یه خدافظی سریع کرد و رفتپریسا اومد کنارمو گفت بگا رفتم، گفتم حدس میزدم، صدات اومدگفتش که لاپایی داشته میکرده که رفته توش.
دردش افتضاح بودو ازاین حرفا بلافاصله ابجو و سیگارو گارسون برامون اورد دختره اهل باکو بود و لیسانس فیزیولوژی اون.
طور که من فهمیدم داشت و به دلیل درامد پایین به جندگی روی آورده بود که انصافا شغل پردرامدیه برای یه دختر خلاصه.
بعد از تموم شدن سیگار و گرفتن پولش دوتایی رفتیم تو یه اتاق داخل اتاق که شدیم اون بلافاصله شروع کرد به دراوردن لباساش.
منم به دنبالش لباسامو دراوردم با اینکه کیرم شق شده بود ولی نمی دونم چرا کلا تمرکز سکس قدیمی دوستم به اون دختر ایجنت گفت اونم به دختری که در خوش هیکل.
کیرمو گرفت بعدش بهم گفت بار اولته منم گفتم اره خلاصه یه چند بار از هم لب گرفتیم ولی من اون لذتی که فکر می کردمو نداشت شاید.
به خاطر این بود که ما همو نمی شناختیم شایدم عوارض جق بیش از حد خلاصه بعد از لب گرفتن بهش گفتم بخوابه اونم به پشت خوابید یه دستی.
به کسش زدم اونم گفت زود باش بکن تو من کیرمو گذاشتم لب کسش و فشار دادم تو خودم هم روش خوابیدم نمی دونم یه بار تونستم تلمبه .
بزنم یا نه که ابم اومد و ریختم تو کسش بعدشم یه حس و حال عجیبی داشتم که البته زود برطرف شد سکس قدیمی بعد رفتنش رفتم رو تختیمو بو کردم.
داستان فانتزی مرد متاهل سکسی قدیمی
دیدم بوی اب کیر گرفته، جمعش کردم انداختم لباسشویی. یه مدت گذشت و اینا کات کردن، البته ما طی دوستیش همه با هم بودیم ولی خب کمتر.
یه شب که واسه درس خوندن رفته بودم خونشون، شبم موندم، هیچی دیگه ما تا صبح دنبال نقطه جی این جنده لاشی خانوم گشتیم و پیدا نشد که.
نشداخرش با یه 69 ارضا شدیم و خوابیدیم، یادمه یه روز خونمون خالی بود و پریسا اومده بود، یه خیار برداشتم افتادم به جون کسش و همزمان.
براش میخوردم، رو ابرا بود جیغ میزد انقدر تحریک شده بودم که سکس قدیمی داشتم میمردم، وسط کار ولش کردم و خودم خوابیدم گفتم بکن توم.
با التماس بلاخره راضی شد و با انگشت پردمو زد، وحشتناک درد داشت خودمو با سرعت شروع کردم به مالیدن و گفتن بکن توم دیگه.
خیارو کرد تو کسم و شروع کرد عقب جلو کردن تا ارضا شدم، با اینکه حالی نداشتم اومدم روشو شروع کردم به مالیدنو ارضاش کردمچند.
روز بعد که دردم کمتر شده بود، با انگشت انقدر با خودم ور رفتم که قشنگ میتونستم خودمو با انگشت کردن ارضا کنممامان بابای پریسا .
با خالش اینا رفته بودن مسافرت، شب رفتم پیشش، خالش اینا بچشونم گذاشته بودن پیش پریسا، یه پسر 12-13 ساله بودمنتظر شدیم تا این بگیره بخوابه.
این داستانی که تعریف میکنم کاملا واقعیه سکس قدیمی.من متاهل هستم و اسم زنم آیدا هست.آیدا یه دوست داره به اسم سمیرا.
ما توی یه اپارتمان 3 طبقه زندگی میکنیم.ما طبقه 3 میشینیم. واحد زیر ما فاطمه خانم و شوهرش و دخترش زندگی میکنن که آیدا با فاطمه.
خانم و دخترش اصلا رابطه خوبی نداره و ازشون خوشش نمیاد چون خیلی فضول هستن.اون روز سمیرا اومده بود خونه ما سکس قدیمی.
سمیرا خیلی اندام خوش فرم و کون گنده ای داره و کاراته هم کار میکنه.
سکس قدیمی گاهی اوقات کار نیاز به تلاش زیادی دارد سکسی قدیمی حالا دیگه برگشته بود سر جاش گفت دختره هم پاشد اومد میز ما
سکس خانوادگی ماساژ سکسی کون بزرگ اموزش سکس کون تپل سکسی مادر و پسر سکس خشن فیلم پورن ممه خوردن سکس کردی
GIANNA GREY AND XXLAYNA MARIE ARE ENJOYING HARD FOURSOME
Private Video Magazine threesome with 2 Sluts