سکس خانوادگی شکاف محکم خود را در ژست مبلغین باز می کند

سکس خانوادگی عروسک فرشته امیلی مایرز شکاف محکم خود را در ژست مبلغین باز می کند

سکس خانوادگی امیلی مایرز عاشق زندگی با برادر ناتنی جدیدش دون دیگو است. او همچنین با پوشیدن هیچ چیز یا لباس های فوق العاده اغوا کننده راحت است. نوزاد اروپایی تنومند از خواب برهنه بیدار می شود و صبحانه را برای دان در بوفه آماده می کند.

او صبحانه خود را در رختخواب تحویل می دهد، سپس منتظر می ماند تا متوجه شود که او چیزی نپوشیده است. بعداً، امیلی با پوشیدن یک پیراهن و بند انگشتی که به سختی وجود دارد، تصمیم به تمیز کردن می‌کند.

هنوز هم بعداً، امیلی با پیراهنی که حتی نمی تواند سینه های او را بپوشاند، با دان بازی می کند سکس خانوادگی . وقتی می‌بازد، وانمود می‌کند که فکر می‌کند برای تکه‌های لباس با ورق بازی می‌کنند.

امیلی که ناامید از اینکه دان را ببرد، برهنه منتظر او زیر دوش می‌ماند و سپس با سینه‌هایش به شیشه او را غافلگیر می‌کند. وقتی دان از شیرین کاری حمامش فرار می‌کند، امیلی او را به اتاق خواب تعقیب می‌کند.

او به او می گوید که از دویدن دست بردارد زیرا می بیند که دیک او برای او آماده است. در حالی که با او به رختخواب می‌رود، روکش‌ها را به کناری پرت می‌کند و خروس دان را نزدیک می‌کند تا بتواند تمام خیال‌پردازی‌هایش درباره لیسیدن و مکیدن او را انجام دهد.

فشار دهان او بسیار عالی سکس خانوادگی است و دان را مانند سنگ سخت می کند و به وضوح آماده فاک کردن است.

وقتی امیلی با چرخاندن و باسن برادر ناتنی‌اش یک قدم جلوتر می‌رود تا بتواند روی او فرو رود و او را با دختر گاوچران معکوس سوار کند، دان حتی سعی نمی‌کند بیشتر از این اعتراض کند.

حالا که امیلی خروس برادر ناتنی‌اش را درست در جایی که می‌خواهد دارد. این، او قرار نیست به یک سکس خانوادگی موقعیت واحد رضایت دهد.

او برمی گردد تا آن را به دختر گاوچرانی به دان بدهد. دان حتی این فرصت را پیدا می‌کند که دستش را روی خاکستر سرسبز خواهر ناتنی‌اش بگذارد و به اندازه دلش بفشارد.

امیلی به پهلوی او می افتد و یکی از پاهایش را بلند می کند تا دان بتواند پشت سرش قاشقی بزند سکس خانوادگی و دوباره وارد توات حریص او شود.

این راه را برای امیلی هموار می کند تا زانو بزند تا یک بیدمشک به سبک سگی بکوبد. وقتی امیلی خودش را به پشت می‌بیند و برادر ناتنی‌اش روی زانوهایش بالای سرش می‌کوبد که خروس عاشقش را می‌کوبد،

به او التماس می‌کند که داخلش را تمام کند. دان تحویل می‌دهد، و به امیلی می‌دهد تا بتواند انگشت‌هایش را در بیدمشک فرو کند و یک خوراکی نمکی بیرون بیاورد تا درست بغلتد.

مثل هرسال توی جشن تولد یکی از دوستای خونوادگیمون توی باغشون بودیم سکس خانوادگی ، همه در حال رقصیدن بودن، قبل اینکه رقص تموم شه و کیک رو بیارن.

تصمیم گرفتم برم دستشویی، باغ بزرگی بود، و جایی که تولد برگزار میشد یه آلاچیق خیلی بزرگ با فاصله زیادی از ویلا بود.

از وسط باغ که دور تا دورش انبوهی از درختا قرار داشت رد شدم و به سمت دستشویی رفتم، بعد از چند دقیقه برای برگشتن ترجیح دادم از بین درختا برگردم.

تو افکار خودم بودم که متوجه دو نفر تو سایه های پشت درخت شدم سکس خانوادگی ، میخواستم برگردم به مسیر اصلی ولی کنجکاویم گل کرد که ببینم کی هستن.

پشت یکی از درختا چند لحظه مکث کردمو بهتر نگاه کردم که دیدم دختر یکی از دوستای خونوادگیمون با پسر یکی دیگه دارن همو میبوسن.

میخواستم قبل اینکه متوجه بشن برگردم به مسیر اصلی که دیدیم دختره شلوار مرده رو همراه شرتش کشید پایین و کیرشو گرفت تو دستش، همچنان داشتن لب میگرفتن.

کم کم اومد پایین و شروع کرد به خوردن کیرش، قلبم داشت تند میزد، بعد از یکی دو دقیقه مرده شلوارشو کشید بالا و رفتن، هنوز شوکه بودم.

اولین باری بود که همچین چیزی دیده بود، شب که به خونه برگشتیم سکس خانوادگی همش تو فکر اون صحنه بودم، ناخوداگاه پاهام رو بهم میمالیدم.

چند دقیقه ای که گذشت با یه لرزش خفیف، اولین ارضا شدن زندگیم رو تجربه کردم، این موضوع برمیگرده به 20 شهریور سال 89، موقعی که داشتم اول راهنمایی میرفتم.

صبح فردای اون روز حتی از روزای قبل هم دیرتر بیدار شدم، و همچنان تو فکر اون صحنه ای بودم که دیدم و البته مهم تر از اون حسی که دیشب تجربش کرده بودم.

البته من سال قبلش با حرف های بچه ها یه چیزایی راجع به سکس شنیده بودم، ولی هیچ وقت تصور خاصی نسبت بهش نداشتمبعد از ظهر بعد از رفتن مادرم به باشگاه.

شروع کردم به گشتن توی اینترنت و بعد از کمی سرچ اولین پورن زندگیم رو دیدم، اگر اشتباه نکنم یه پورن روسی بود، که دختره و مرده رو مبل بودن.

دختره در حال خوندن یه کتابی بود و مرده سرشو میگیره سکس خانوادگی میبره سمت شلوارش و بعد هم بقیه ماجرا، یادمه با سرچ 3ex بهش رسیده بودم .

با گذشتن یکم از فیلم دستم توی شورتم رفت و شروع کردم به مالیدن خودم، یکم که گذشت کاملا شورت و شلوارکم رو کشیدم پایین و با سرعت زیادی به مالیدن کسم ادامه دادم.

البته قبلا هم رفته بودم ولی سکس نکرده بودم توی یکی از شهرهای ترکیه با یه نفر

تا اینکه ارضا شدم و اینبار واقعا پاهام به طور شدیدی تکون میخورد و لذت عجیبی داشتم میبردمچند وقت که گذشت به خاطر علاقه ای که به خوندن.

داشتم و همینطور خود ارضایی به خوندن داستان های سکسی رو اوردم و البته دیدن پورن های بیشترو این اتفاقات ادامه پیدا کرد تا اول دبیرستان.

من از اول راهنمایی با پریسا بیشتر صمیمی شدم و بعد از گذشت 3 سال بهترین دوستم بود، یادمه داشتیم اردو میرفتیم و تو اتوبوس کنار من نشسته بود.

بنابراین برخلاف میل باطنی نمی تونستم ارتباط برقرار کنم الان هم که یا کسی نیست یا اگرم باشه پا نمی ده خلاصه اینو بگم که من با سکس و این چیزها.

خیلی زود آشنا شدم فک کنم 10 سالگی دلیلشم به خاطر یکی از فامیلا بود که جلوم جلق می زد و سکس خانوادگی… ماهم از همون موقع جلقو شروع کردیم.

و خیلی در هوای کس بودیم و جلق می زدیم تا اینکه بالاخره صبرم تموم شد می خواستم هرجوری شده برای یه بار هم که شده سکسو تجربه کنیم تا راحت شیم بنابراین تصمیم گرفتم برم ترکیه .

دوست شده بودم که از من می خواست براش زن ایرانی پیدا کنم اونا فک می کنند زنای ایرانی خیلی خانواده دوست اند و به شوهر خیانت نمی کنند و از این چیزا حتی یکی.

بود میگفت عاشق یه دختر ایرانی تو شبکه های مجازی شدم و به خاطرش یه هفته دیوانه شدم و رفتم تیمارستان بس که خوشگل بود بدبخت فکر کرده بود عکس پروفایلش.

واقعا عکس خودش بوده سکس خانوادگی اول صبح بود و با هندزفری توی گوشم، چشمامو بسته بودم، تازه پریودم تموم شده بود و شدیدا حشرم زده بود بالا.

فقط تو فکر این بودم که یه مکانی پیدا کنم واسه مالیدن خودم، از اتوبوس که پیاده شدیم به پریسا گفتم من میرم دستشویی، گفتش بیا اول یه الاچیق انتخاب .

کنیم بعد میری حالا، گفتم زدم بالا میخوام برم بزنم، زد زیر خنده، گفت تو بیا بریم الاچیقو انتخاب کنیم من برات میمالمش، حرفش کاملا از رو شوخی بود.

پسر صاحب هتلم می گفت شما مردای ایرانی خیلی لاشی هستین زنای به این خوشگلی دارین

ولی از اونجایی که من شدیدا حشری بودم با تصور حرفشم بیشتر تحریک شدمرفتیم الاچیقو انتخاب کردیمو وقتی وسایلا رو گذاشتیم، بهش گفتم خب وقتشه.

بهم گفت ایدا جدی جدی جرت میدما، گفتم من که مشکلی ندارم  سکس خانوادگی در داخل خانه، برادرش در تولد 18 سالگی خود را به یک خواهر.

تعجب می دهد به شوخی دستشو گذاشت از روشلوار رو کسمو یه ذره مالید، اونقد تحریک شده.

سکس خانوادگی در تولد 18 سالگی خود را به یک خواهر تعجب سکسی خانوادگی سالها می گذشت و ما همچنان در آرزوی کس بودیم

بودم که حس میکردم هر لحظه ممکنه بیام، میخواست دستشو برداره که دستمو گذاشتم رو دستش با یه صدایی که معلومه تو چه وضعیم گفتم ادامه.

بده و خودم دستشو بیشتر فشار میدادم و حرکت میدادم رو کسم، 30 ثانیه هم نشد که پاهامو محکم بهم فشار داشتم میدادم و دستش بین پاهام داشت له میشد.

یکی از بهترین ارضا هایی بود که تاحالا شده بودمپریسا باورش نمیشد، اونقدر باهم صمیمی بودیم که سر همچین چیزی مشکلی نداشته باشیم.

باز می رید دیسکو بگذریم سکس خانوادگی… خلاصه ما با این دوستم که قبلا گفتم آخر شب قرار گذاشتیم بریم دیسکو که چند کیلومتر با شهر فاصله داشت راستش.

من یه ذره استرس داشتم خلاصه رسیدیم دیسکو که ایرانیای دیگه ای هم بودن اونجا سالنی که ما رفتیم خیلی شلوغ نبود یه آهنگ ترکی.

گذاشته بودن پسر صاحب هتلم می گفت شما مردای ایرانی خیلی لاشی هستین زنای به این خوشگلی دارین دقیقه ای با اونا صحبت.

کرد سکس خانوادگی و سیگار کشید ولی بعدش برگشت مثل اینکه باهم به توافق نرسیده بودند بعدن که ازش پرسیدم.

گفت بو می دادند اینم بگم یه دختری هم بود که به عنوان کس کش اون وسط ایفای نقش می کرد سکس خانوادگی.

ماساژ سکسی کون بزرگ اموزش سکس کون تپل سکسی مادر و پسر سکس خشن فیلم پورن ممه خوردن سکس کردی گاییدن

سکس ترکی