آبلا دنجر اکشن زیبای پورنو در فضای باز با آبلا دنجر سبزه
آبلا دنجر Abella Danger دنی دی Danny D وقتی دنی دی دیک تاب خورده به طور تصادفی به همسایهاش برخورد کرد که در حیاط خانهاش نقاشی روی دیوار میکشید، در حالی که یک هلوی مطلق الاغ در هوا بلند شده بود تا همه ببینند، او وارد عمل شد. دنی درست به سمت ماساژور آبلا دنجر قدم زد و به او پول نقد پرداخت تا اجازه دهد برای بقیه ماساژ آبلا، دستانش را زیر پا بگذارد. آبلا چه واکنشی نشان داد، وقتی دنی درست به سمت میز او رفت و نیش چاقش را در صورتش تکان داد؟ با مکیدن و بستن بیدرنگ استخوانش و تقدیم بیدمشک بکر و تراشیدهاش برای لیسیدن و خوردن، اینطوری! تا زمانی که دنی رفت تا آبلا را با عضو متورم خود به دو نیم کند، او فوق العاده شاخ بود و آماده بود تا او را با شلنگ روی گونه هایش روغن بکشد و آن الاغ خام را لعنت کند.
اومدم از ماشینش پیاده بشم محکم دستمو گرفت و گفت صبر کن آبلا دنجر حرفم تموم نشده.. رو صندلیم نشستم که گفت ببخش من خیلی رک هستم اصلا تو زندگیم اهل حاشیه رفتن نیستم. کمی مکث کرد و گفت ببین من از حس و حالت، از شهوتت نسبت به خواهرت خبر دارم وگرنه تخم نداشتم این حرف ها رو حتی با وجود اینکه به ما بدهکاری و ازت پول میخوایم بزنم. اون شب تو پارتی سعادت آباد نشون دادی دوست داری و خوشت میاد پسره بزنه تو خواهرت.. اگه پیامک نمیزدم پسره درب ماشینش رو می بست سریع میکردش… تو هم چیزی نمی دیدی ولی من با توجه به اتفاق اون شب و حرف هایی که از پژمان در مورد تو و مرتضی شنیدم اومدم یک پیشنهاد عالی بهت بدم که چند تا فایده داره … جای پول کون میخوام.. چون بحث 7 میلیون پوله باید این کون کردن خاص باشه و ارزش هفت میلیون رو داشته باشه که داره… یکی اینکه مهرانا شبیه بازیگر مورد علاقه منه برای همین دوست دارم بکنمش.. دوم اینکه فقط کردن یه خواهر آبلا دنجر جلو برادرش میتونه ارزشش در حد هفت میلیون تومان باشه.. تازه بعد از اینکه من و آرمان کردمیش راه واسه کردن تو هم راحت میشه.
هنوز حرفی نزده بودم دوست داشتم از این همه پر رویی نیما بکوبم تو دهنش ولی مثل همیشه دستام خالی بود. از نظر جثه و اندام شبیه من بود می تونستم بزنمش ولی بعدش چی میشد؟ هم به اونها بدهکار بودم هم کلی ازم اطلاعات داشتن..
بدون حرف از ماشینش پیاده شدم. دوباره صدام کرد و گفت اگه اینکاره آبلا دنجر نبودی پیشنهاد کردن نمیدادم پول رو می گرفتیم ازت.. دوباره اومد دستمو گرفت و گفت این حرفهایی که زدم همه پیشنهاد بود اخطار هم داره.. اگه بقیه پول رو تا آخر هفته به آرمان ندی ازت شکایت میکنه. توکه پولتو به ما ندادی به شرکت کیونت دادی ولی آرمان از خودش به تو پول داده تازه برای اطمینان ما سفته ها رو به نام آرمان نزدیم بلکه به نام سهیل هست که خودش وکیله. اگه ازت شکایت کنه حتی اگه تو دادگاه بگی برای آبلا دنجر عضویت تو کیونت پول گرفتی خودتم گیر میافتی البته همه گیر می افتن ولی بهتره بدونی ما آدم کله گنده اطرافمون زیاد داریم. لو بریم مطمئن باش شما دو تا رو زنده نمیذاریم.
وقتی رفت نفس راحتی کشیدم. عجب گوهی خورده بودم عجب اشتباهی کرده بودم.. تمایلات من داشت منو بیچاره میکرد. ترس از این داشتم یک روزی هم جلوی پدر و مادرم لو برم که اونوقت دیگه باید فاتحه خودمو بخونم. شک نداشتم نیما وقتی فهمیده مرتضی، مهرانا رو یواشکی آبلا دنجر جلوی من کرده چنین پیشنهادی داده..
تری سام دو تا جنده خوشگل با کیر کلفت
سکس
به خونه که رسیدم افکارم به شدت پریشون بود. رفتم تو سایت های مختلف در مورد کلاهبرداری های این شرکت ها تحقیق کردم.همه جا صحبت از کلاهبرداری یا قتل بود. از 1 تا 7 سال زندان برای لیدرها و اونهایی که عضو می شن در نظر گرفته بودن. کم مونده بود سکته کنم. تازه همه این مصیبت ها یک طرف اینکه پدر و مادرم خبر نداشتن ما چه گوهی خوردیم هم یک طرف قضیه بود. نیما تا آخر هفته به من وقت داده بود تکلیف اون دو پیشنهاد روشن کنم.
زمان برای من به سرعت میگذشت دو سه روز از پیشنهاد آبلا دنجر نیما مبنی بر کردن مهرانا به جای گرفتن مابقی پول گذشت…پیشنهادی که نشون میداد من تو موضع ضعف هستم و نیما تو موضع قدرت… دیگه وقت تموم بود و تا صبح فردا باید بهش جواب میدادم. دیگه آبرویی برام نمونده بود. سلسله وار آبروم داشت میرفت و افراد بیشتری از گندی که با مرتضی زده بودم خبردار میشدن…
اون شب تمام بدنم می لرزید یکی نهیب میزد مگه نمیخواستی دادنش رو ببینی مگه نمیخوای بدهی رو بدی خلاص شی؟ مگه نمیخوای کردنش برات راحت تر شه ؟ مگه نمیخوای بکنیش؟ به خاطر کونش این همه هزینه کردی آبروی خودتو بردی الان بهترین فرصته، بذار نیما حرف هایی که تو دلت مونده رو بهش بگه… تو دیگه آب از سرت گذشته.. باز دچار وسوسه شده بودم . مهرانا با وجود اون همه نگاه های معنادار و دستمالی ها همچنان به من پا نداده بود و این بهترین فرصت بود دیوار آبلا دنجر حجب و حیا بین من و مهرانا ریخته بشه..
کیرم دوباره شق شده بود همیشه اون نتیجه رو میدونست و زودتر موافقتش رو اعلام میکرد. بالاخره تصمیم به موافقت گرفتم. راهی بود که بیشترش رو طی کرده بودم و دوست داشتم بدون نتیجه نماند
باز دچار هیجان و خجالت شده بودم. نمیدونستم چطوری باید موافقتم رو به نیما اعلام کنم. خجالت تو بند بند وجودم ریشه زده بود. سرانجام تصمیم آبلا دنجر گرفتم از طریق تلگرام نظرمو اعلام کنم . متنی که نوشتم فقط یک جمله بود:
من به شرطی موافقت میکنم که مهرانا هم موافق باشه.
5 دقیقه نشد جواب داد که من ابزار راضی کردنش رو در اختیار دارم. بلافاصله هم نوشت امیدوارم با ساک زدنش، خوردن سینه هاش ، خوردن کس و کردن کونش موافق باشی من عاشق کونم و بهت اطمینان کامل میدم به غیر از کردن کونش کار اضافه دیگه ای نکنم. در مورد آرمان هم گفت با اینکه سن و سالش بالاست 36-37 سالشه ولی عاشق کردن دخترای نوجوان و دبیرستانیه … از طرف آرمان هم بهت تضمین میدم فقط کون باشه.. جوابشو ندادم.
نیما بعد از اینکه تونست منو راضی کنه یکی دو روز بعد ازم خواست برای راضی کردن مهرانا ، یک جاهایی باهاش همکاری کنم. وقتی دیدمش از خجالت سرمو پائین میگرفتم. سعی میکردم نگاهش نکنم ولی نیما که طرف پیروز ماجرا بود خیلی پیروزمندانه حرف میزد آبلا دنجر و حتی یک ذره هم از کاری که قصد انجامش رو داشت خجالت نمی کشید
تری سام جنده بلوند با کیر سیه
میگفت راضی کردن مهرانا به این کار، به خاطر اینکه دختره کمی سخته ولی من ابزارش رو در اختیار دارم.
با حرف هایی که زد، تصمیم داشت اول با مهرانا نشستن تو ماشین اون پسره به قصد حال دادن رو وسط بکشه و بعد بهش بگه مهران هم منتظر بود پسره بکنتت تا نگاه کنه… این طوری میخواست به مهرانا بگه هم تو اهل دادن هستی هم مهران بی غیرته پس بذار به جای پول جلوی داداشت بکنمت..
تو مرحله دوم تصمیم داشت اگه مهرانا قبول نکرد از راه تهدید وارد بشه… یک نمونه برگ آبلا دنجر دادخواست به دادگاه عمومی نشونم داد که روی برگه یک جدول چاپ شده بود و داخل جدول و زیر آن نوشته بود:
به موجب كپي مصدق 5 فقره سفته تقديمي به شمارة خزانه داري كل .. سري.. اينجانب سهیل… مبلغ 70میلیون ريال از خوانده رديف اول مهران…ردیف دوم مهرانا…. به عنوان متعهد و خوانده، بعنوان ظهرنويس طلبكارم. نظر به اينكه آنان با وصف مراجعات مكرر حلول اجل و سررسيد از تأديه و پرداخت آن خودداري مي كنند فلذا مستنداٌ به مواد 198 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي وانقلاب در امور مدني و 249 و307و 309 قانون تجارت صدور حكم به محكوميت خواندگان به نحو تضامن به پرداخت مبلغ خواسته به ميزان 70میلیون آبلا دنجر ريال به انضمام كليه خسارات قانوني و هزينه دادرسي در حق اينجانب مورد استدعاست. بدواً نيز صدور قرار تأمين خواسته و اجراي فوري آن وفق بند ( ج ) از ماده 108 و 117 قانون مارالذكر تقاضا مي شود .
وقتی این برگه رو نشونم داد پشمام ریخت وای به حال اینکه مهرانا که ترسو تر از من بود این برگه رو ببینه..
این عوضی ها روزی که سفته میدادیم خودشون نیومدن بلکه فامیلشون که اسمش سهیل بود وشانس تخمی ما وکیل هم بود سفته ها رو از من گرفت . بدبختی سفته ها هم به نام سهیل…. نوشته بودیم.
نیما واسه کردن مهرانا حتی قصد داشت تهدیدش آبلا دنجر کنه که اگه جلوی داداشت حال ندی جریان کون دادنت به مرتضی که پژمان به من گفته رو به داداشت و بعد به پدر و مادرت میگم. نیما حتی منو هم تهدید کرد اگه باهاش همکاری نکنم به مهرانا میگه با مرتضی تبانی کردم و کون دادنش رو دیدم.
حتی قصد داشت به مهرانا بگه اگه پول رو ندین یا با اون پیشنهاد موافقت نکنین با موتور تو خیابون بهتون میزنیم.
حرف ها و تهدید هایی که نیما کرد خیلی ناراحتم کرد یعنی به طور کامل داغونم کرد. خیلی بد ما آبلا دنجر رو تهدید کرده بود. احساس میکردم ما موش هستیم و نیما گربه… توان دفاع از خودمون رو به هیچ وجه نداریم.
تقریبا 8 یا 9 خرداد بود و دوباره فصل امتحانات آبلا دنجر شده بود… من که ترک تحصیل کرده بودم ولی خوب مهرانا چند روزی بود امتحان میداد. نیما بعد از اوکی گرفتن از من حالا دنبال این بود به مهرانا به جای پول پیشنهاد کردن بده..
سکس عمو جانی سکس خدمتکار کص تپل سکس سه نفره عکس سکسی عکس کوس ایکس ویدیو ایکس همستر کلیپ سکس فیلم پورن خارجی
OUTDOOR BEAUTIFUL PORN ACTION WITH A BRUNETTE BABE ABELLA DANGER
When swinging-dick Danny D stumbled upon his neighbor getting an al fresco rub-down in her yard, with an absolute peach of an ass cocked up in the air for everyone to see, he sprung to action. Danny strolled right up the masseur and paid him cash to let him sub his hands in for the rest of Abella’s massage. How’d Abella react, when Danny walked right up to her table, waggling his fat prick in her face? By immediately sucking and gagging on his boner, and offering up her pristine, shaved pussy for him to lick and eat, that’s how! By the time Danny went to split Abella in half with his swollen member, she was super horny and ready to up the ante by letting him hose down her cheeks with oil and fuck that ass raw.